دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
کد خبر: 1170973
۲۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۰
شهادت امام سجاد (ع)

حوزه/ امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان می فرمود که مهم ترین آنها مسئلة امامت و رهبری حقیقی جامعة اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکام جور بود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، دوازدهم محرم، سالروز شهادت امام زین العابدین (علیه السلام) است که به این مناسبت به نقش این امام همام در حماسه عاشورا اشاره خواهیم کرد:

سوال

نقش امام سجّاد ـ علیه السّلام ـ در حماسه عاشورا و حفظ آثار آن چه بود؟

جواب

امام حسین ـ علیه السّلام ـ بر اساس وظیفة الهی خویش و با هدف احیای اسلام و جلوگیری از انحراف در دین و برای زنده نمودن سنت نبوی و روشن نمودن این قضیه که اسلام راستین غیر از آن اسلامی است که بنی امیه در جامعه مطرح کرده اند،قیام نموده و برای همیشه تاریخ روشن کرد که مکاتب و مذاهب خارج از مسیر اهل بیت باطل است. آن حضرت با قربانی کردن خود و بهترین یارانش در این راه، هدف خود را به آیندگان درس داده و نشان داد که فرزند رسول خدا و معیار حق و اسلام و قرآن است و بنی امیه و سایر خلفا همه از مسیر حق خارج هستند در حقیقت هدف امام پاسداری از امامت بود که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با مواضع خاص که با توجه به شرایط خاص زمان خود این هدف امام را محافظت نمود و استمرار مسیر هدایت را با امامت استوار نمود و تمام اهداف قیام امام حسین را در دورة اسارت و پس از آن تبیین نمود.

برای رهایی از ذلت و بردگی و بازیابی عزّت و آزادگی و فراهم ساختن زمینة یک انقلاب ریشه دار و بنیادی در سطح گسترده بر ضدّ بیداد و اختناق، راهی جز آگاهی و بیدار سازی مردم نیست. امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای رسیدن به هدف مهم به امر خداوند قیام نمود. این حماسه تاریخی دو مرحله داشت: ۱. مرحله اول روز عاشورا، ۲. مرحلة دوم: بعد از عاشورا...

مرحله اول:

در روز عاشورا امام سجاد ـ علیه السّلام ـ به سختی بیمار بود، با این وجود وقتی ندای «هل من ناصر» امام حسین(ع) را شنید، با آنکه از شدّت ضعف و ناتوانی قدرت برداشتن شمشیر را نداشت، راه میدان را در پیش گرفت، امّ کلثوم خواست مانع شود. امام سجاد(ع) فرمود: «ای عمه دست از من بردار و بگذار تا پیش روی پسر پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جهاد کنم» حضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ به خواهرش فرمود: «باز دار او را تا کشته نگردد و زمین از نسل آل محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ خالی نماند» بدین ترتیب امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ به عنوان یک مجاهد ـ با وجود بیماری شدید ـ در جهاد شرکت جست و به عنوان مطیع مطلق ولایت به سوی خیمه بازگشت تا به گونه ای دیگر برای ادامة جهاد وارد عرصه پیکار شود.(۱)

مرحله دوم:

این مرحله از عصر عاشورا آغاز گردید و پرچم خونین عاشورا به دست امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برافراشته شد. امام ـ علیه السّلام ـ مبارزات خود را در ابعاد گسترده ای آغاز نمود و از هر فرصتی در این راستا استفاده کرد که مهم ترین آنها را می توان در چند بخش زیر خلاصه کرد:

۱. خطبه های آتشین:

امام ـ علیه السّلام ـ برای روشنگری مردم و تبیین معارف حقه و پرده برداری از چهرة منفور بنی امیه خطبه هایی ایراد فرمودند که اهمّ آنها از این قرار است:

الف) خطبه کوفه:

امام ـ علیه السّلام ـ به جمعیتی که برای تماشای اسیران آمده بودند اشاره کرد که ساکت شوند، همه سکوت کردند، آنگاه پس از ستایش خدای متعال خود را معرّفی فرمود و با سخنان کوتاه و جانگداز در آن محیط اختناق و ارعاب، طوفانی به پا ساخت. خطبه امام ـ علیه السّلام ـ چنان در عمق روح و جان مردم نفوذ کرد که ناگهان از هر سو صدای شیون و ندای ندامت بلند شد و مردم همگی از آن حضرت اعلام حمایت نمودند و از دشمنان آنان برائت جستند.(۲)

ب) خطبه شام:

مردم شام در اثر تبلیغات چهل سالة معاویه شناخت صحیحی از اسلام و خاندان نبوّت ـ علیهم السّلام ـ نداشتند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با کلام خود در مجلس یزید و در مقرّ حکومت اموی غوغایی ایجاد کرد و در میان اقشار مختلف مردم چنان تحوّلی به وجود آورد که یزید ترسید شورش شود و به مؤذن دستور داد اذان بگوید امّا با ادامة سخنان امام ـ علیه السّلام ـ فشار افکار عمومی بر یزید اوج گرفت و او مجبور شد بر خلاف مواضع قاطع قبلی، خود را تبرئه کند و مسئولیت فاجعه کربلا را به گردن ابن زیاد اندازد.(۳)

ج) خطبه مدینه:

هنگامی که کاروان امام ـ علیه السّلام ـ به نزدیکی مدینه رسید مردم مطّلع شده و به استقبال آنها آمدند، امام ـ علیه السّلام ـ در میان آنها خطبه شور انگیزی ایراد فرمودند و در ضمن آن صحنة جانگداز عاشورا و جنایات بنی امیه را بازگو کردند و با بیانات روشنگرانة خود پرده از حکومت جائر یزید برداشتند.(۴) و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنی امیه آگاه کردند و این زمینه ای شد که بسیاری از قیام ها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.

۲. تبیین معارف حقه و مبارزه در قالب دعا: امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان می فرمود که مهم ترین آنها مسئلة امامت و رهبری حقیقی جامعة اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکام جور بود.(۵)

۳. برخورد و مبارزه با علماء درباری: اینان کسانی بودند که فکر و ذهن مردم را به سوی بنی امیه جهت می دادند و آنان را با وضعی که بنی امیه خواستار آن بودند در جامعه حاکم باشد، عادت می دادند و افکار ناشایست و فرهنگ نادرست اموی را در قالب اسلام به خورد مردم می دادند به عنوان مثال برخورد شدید امام ـ علیه السّلام ـ با محمّد بن مسلم زهری محدث برجستة درباری است. (۶)

۴. زنده نگه داشتن یاد و خاطرة عاشورا: واقعة عاشورا در افکار عمومی برای حکومت اموی بسیار گران تمام شد و مشروعیت آن را زیر سؤال بود، امّا برای اینکه این فاجعة عظیم فراموش نشود امام با گریه بر شهیدان و زنده نگه داشتن خاطرة آنان مبارزة منفی را به صورت گریه ادامه داد.(۷) شکی نیست که این اشک های سوزان ریشة عاطفی داشت، امّا چگونگی برخورد آن حضرت با این موضوع اثر و نتیجة سیاسی داشت. یادآوری مکرّر قضیة کربلا نمی گذاشت ظلم و جنایات حکومت بنی امیه از خاطره ها فراموش شود.

بنابراین سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ حماسه بزرگی در روز عاشورا و در زمین کربلا خلق نمود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ این حادثة تاریخی را از قید زمان و مکان رها نمود و شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را جاودانه ساخت.

۵. تربیت شاگردان و اصحاب خاصّی که هر یک از آنها حافظ دستاوردهای مکتب عاشورا و امامت بودند.

پی نوشت:

  1. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، مکتبة الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۷۱ ش، ج ۴۵، ص ۴۶.
  2. جلالی، سید محمّدرضا، جهاد الامام السجاد ـ علیه السّلام ـ، دار الحدیث، چاپ اول،۱۴۱۸ هـ ق، ص ۴۸.
  3. مجلسی، پیشین، ج ۴۵، ص ۱۳۷.
  4. قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، دار الاسوه، چاپ اول،۱۴۱۶ هـ ق، ج۷، ص ۹۳.
  5. امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ، صحیفة سجادیه، دفتر انتشارات اسلامی، جامعة مدرسین، چاپ چهارم، ۱۳۷۵ هـ ش، ص ۹۹.
  6. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، تهران، کتابخانة ثنایی، ج۱، ص ۵۷۳.
  7. الاربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، بیروت، دار الاضواء، نوبت دوم، ۱۴۰۵ هـ ق، ج۲، ص ۳۱۴.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha